خبرگزاری مهر- گروه جامعه- آزاده سهرابی: شاید تا پیش از ۴ شهریور ماه جستجویی در فضای مجازی، ما را به این واقعیت می رساند که حسن حاجی میرزایی گزینه پیشنهادی وزارت آموزش و پرورش حداقل یکی دو دهه است که درباره موضوعات آموزش و پرورش اظهار نظری نداشته است، اما از ۴ شهریور تا به حال طبیعتا این خلا با گفتگوها و پیام هایی در فضای شخصی وی در فضای مجازی مانند توئیتر پر شده است؛ اما همانطور که انتظار می رفت این اظهار نظرها آنقدر کلی است که نمی توان به واقع تشخیص داد کسی که ممکن است با رای اعتماد مجلس شورای اسلامی از اول مهرماه سکان وزارتخانه آموزش و پرورش را به عهده بگیرد، چه میزان درباره مشخصات دستگاه تعلیم و تربیت کشور و چالش ها و فرصت های آن اطلاعات دارد. در آخرین اظهار نظر، حسن حاجی میرزایی در صفحه توییتری خود نوشت: «اگر زمانی مهم بود که دانش آموز پایتخت کشورها را حفظ کند اما امروز این اطلاعات در چند ثانیه در اینترنت قابل دسترس است. توسعه شتابان اینترنت، تعریف فقر آموزشی و کیفیت آموزشی را زیرورو کرده و باید محتوای آموزشی بر این اساس بازبینی شود.»
اواخر هفته گذشته هم در صحبتی کلی بیان کرد: برنامه وزرای سابق آموزش و پرورش دارای موضوعات مشترکی است؛ ممکن است آرایش مطالب و معماری مباحث تغییر پیدا کند اما مشخصاً در تمامی آنها نظام تعلیم و تربیت درگیر چند مشکل است. باید تمام توان خود را به کار بگیریم تا زمان تحویل مسئولیت به فرد دیگری مشکلات کمتر شده باشد و روش بنده بر اساس خردجمعی خواهد بود لذا برای دستیابی به اهداف تعلیم و تربیت از گفتوگو و تصمیمگیری جمعی استفاده خواهیم کرد.
وی حتی اشاره کرده است که در برنامههای تمامی وزرا این نکته وجود داشته است که اگر آموزش و پرورش را به موضوع جامعه تبدیل نکنیم، نمیتوانیم در برنامهها و فعالیتها پیشرفتی داشته باشیم.
واقعیت این است که آموزش و پرورش اتفاقا این روزها موضوع اکثریت مردم است؛ چرا که تعداد ۱۴ میلیونی دانش آموزان و جمعیت یک میلیونی فرهنگیان خود گواه این است که اکثریت جامعه با مساله آموزش و پرورش درگیر است و عموم مردم از مراحل ثبت نام تا تهیه کتاب های درسی و پرداخت شهریه و هزینه سرویس مدارس تا نگرانی از آنچه در مدارس رخ می دهد، پایشان در مدارس و مسائل آن است. اما عموم گلایه ها این است که آموزش و پرورش باید تبدیل به موضوع اصلی دولتها شود در حالیکه نگاه به بودجه ریزی، معوقات فرهنگیان، چالش های جدی حوزه تعلیم و تربیت مانند آسیب های اجتماعی، تغییر مداوم نظام آموزشی در کشور و... از همه مهمتر عدم اجرایی شدن سند تحول بنیادین بعد از گذشت سال ها، نشان می دهد این وزارتخانه اولویت دولت نیست و حالا معرفی وزیری که شاید کمترین اشراف را به مسائل تربیتی و آموزشی و چالش های این حوزه دارد، برای بسیاری از کارشناسان گواهی دیگر بر همین ادعاست.
شرط اول مدیریت این است که مدیر اشراف نسبی به حوزه داشته باشد
رضا نهضت کارشناس مسائل آموزش و پرورش در گفتگو با خبرنگار مهر در خصوص این انتخاب گفت: من به رزومه وزیر معرفی شده آموزش و پرورش که نگاه کردم دیدم از سال ۷۸ به آموزش و پرورش کاری نداشته است. وقتی هم در آموزش و پرورش بوده است، در سازمان نهضت سوادآموزی بوده. اینکه این سازمان از نظر تشکیلاتی زیر نظر آموزش و پرورش است، درست است. اما اهداف و راهکار و راهبردهای آموزش و پرورش را ندارد. در نتیجه می توان گفت حاجی میرزایی ربطی به آموزش و پرورش ندارد.
وی ادامه داد: به رویکرد ایشان توجه کنید، از سال ۷۸ یک موضع گیری از ایشان درباره آموزش و پرورش و مشکلات آن یا فضای تعلیم و تربیت نمی بینید. شرط اول مدیریت این است که فرد مدیر اشراف نسبی به حوزه داشته باشد. برخی می گویند آموزش و پرورشی نیست اما مدیر است. من می گویم اگر ایشان مدیر درجه یک نظام بود و ما مطمئن بودیم آموزش و پرورش را از تنگنا نجات می دهد، در آن صورت این حرف درست بود. اما در حوزه مدیریت نیز ایشان عملکرد اجرایی قابل تاملی ندارند. دبیر هیئت دولت بودن هم کار سختی نیست.
آموزش و پرورش در اولویت دولت نیست
این کارشناس آموزش و پرورش ادامه داد: انتخاب ایشان از طرف رئیس جمهور نشان می دهد که آموزش و پرورش در اولویت دولت نیست و حتی رئیس جمهور دید مثبتی به این حوزه ندارد و چندان آن را مهم نمی داند و به عنوان نهادی که توسعه کشور در گرو آن است، به آن نگاه نمی شود. حرف ما این است که اگر نمی خواهند از درون آموزش و پرورش مدیری انتخاب کنند، حداقل یک مدیر انتخاب کنند. درباره انتخاب سرپرست هم فکر نشده انتخاب صورت گرفت. حالا هم اینکه فردی را به عنوان سرپرست بگذارید و دو ماه او سوار بر کار می شود گویی انتخاب وزارت است و بالاخره فضا را شناسایی کند و بعد او را هم کنار بگذاریم، نشانه همین بی توجهی ها است.
نهضت بیان کرد: شما به آقای حاجی میرزایی بگویید ۴ مشکل آموزش و پرورش را مطرح کند. دو کلمه درباره سند تحول بنیادین صحبت کند. من ایشان را واقعا خالی از اهداف و خالی از ایده ها می بینم و در این مدت هم بسیار کلی صحبت کرده اند. این انتخاب یک دهن کجی به نهاد تعلیم و تربیت است. اینکه یک مدیر که مدیر درجه یکی هم در دولت نیست و سن و سال او هم بالاست را انتخاب و معرفی می کنیم تنها معنایش این است که مدیری می خواهیم که نه بحث کند و نه چالش درست کند و هزینه ها را پایین بیاورد و اگر بودجه نبود هم اعتراضی نکند.
وزیر در تعیین راهبردهای آموزش و پرورش نقش جدی دارد
وی ادامه داد: جالب اینجاست که آقای حاجی میرزایی مدام می گفتند انتخاب اول و آخر دولت آقای حسینی است. یک احتمال هم این است که ایشان در مجلس رای نیاورد و آقای حسینی را معرفی کنند. در هر صورت اگر بازی سیاسی هم باشد واقعا زیبنده این حوزه نیست.
این وزیر است که راهبردها را جا می اندازد. بین وزیری که بگوید با همین بودجه سر می کنیم و وزیری که بگوید این بودجه برای آموزش و پرورش کافی نیست تفاوت است. در زمان آقای فانی اعلام شد ما ۳۰۰ هزار نفر نیروی انسانی زیاد داریم و کل کشور قانع شد و حالا اصلاح این دید سخت است. من مطمئن هستم امسال بسیاری از کلاس های درس خالی می ماند و این نتیجه یک راهبرد اشتباه در جذب نیروست
نهضت درباره اینکه واقعا چه میزان وزیر آموزش و پرورش در هدایت مسیر تعلیم و تربیت موثر است، بیان کرد: دولت الان همه میوه هایش را در سبد مذاکره گذاشته است. شاید بگوییم اول و آخر وزیر در حوزه تعلیم و تربیت نقشی ندارد اما راهبردها را که وزیر تعیین می کند. اینکه وزیر شعار سند تحول می دهد اما بگوید برای اجرای آن اعتبار کم است و ۱۰ هزار مورد دیگر بودجه می خواهیم تا آن اجرا شود، در نهایت راهبرد اجرای سند تحول بنیادین را مشخص می کند تا اینکه بی تفاوت باشد. این وزیر است که راهبردها را جا می اندازد. بین وزیری که بگوید با همین بودجه سر می کنیم و وزیری که بگوید این بودجه برای آموزش و پرورش کافی نیست تفاوت است. در زمان آقای فانی اعلام شد ما ۳۰۰ هزار نفر نیروی انسانی زیاد داریم و کل کشور قانع شد و حالا اصلاح این دید سخت است. من مطمئن هستم امسال بسیاری از کلاس های درس بدون معلم می ماند و این نتیجه یک راهبرد اشتباه در جذب نیروست.
وی در پایان گفت: اگر ایشان قرار است وزیر شوند و به معاونان اعتماد کنند باید بگویم پس چرا به همین معاونان اعتماد نبود که یکی از میان همین ها برای وزارت انتخاب شود؟ اینکه آموزش و پرورش اساس توسعه است را دیگر همگان قبول دارند و بعد وزیر آن اینگونه تعیین شود واقعا جای سوال دارد.
عباس فرجی که سابقه ۲۷ سال حضور در آموزش و پرورش به عنوان مشاور را دارد و کارشناس مسائل آموزش و پرورش است نیز در گفتگو با خبرنگار مهر درباره معرفی حاجی میرزایی به عنوان وزیر آموزش و پرورش از سوی دولت به مجلس گفت: اینکه می خواهم بگویم نظر من نیست بلکه نظر بخش زیادی از جامعه فرهنگیان است که طی این روزها در فضای مجازی نسبت به این انتخاب واکنش نشان دادند. این انتخاب قطعا گزینه ای است که فکر زیادی روی آن شده و در یک اضطرار و شاید لابی سیاسی صورت گرفته است.
وزیر معرفی شده در کدام حوزه عملکرد موفقی داشته است؟
وی ادامه داد: آقای حاجی میرزایی گزینه مناسبی برای وزارت آموزش و پرورش نیست چون در کارنامه ایشان کاری مرتبط با آموزش و پرورش نمی بینیم. به جز حضور کوتاه مدت در نهضت سوادآموزی و دوره ۲۰ ساله اش از این حوزه. پس اگر به رزومه اکتفا کنیم می بینیم گزینه مناسبی نیستند. یک طرف دیگر داستان هم فارغ از این است که ایشان چه نسبتی با آموزش و پرورش دارد یا ندارد. اینکه ایا در حوزه های دیگر کارنامه موفقی داشته و یا نه و اینکه در چه حوزه ای اساسا موفق بوده اند.
این کارشناس آموزش و پرورش بیان کرد: کارنامه اجرایی قوی در رزومه ایشان وجود ندارد. آموزش و پرورش با این حجم ذی نفعان و چالش هایی که دارد نیازمند یک کار اجرایی قدرتمند است ولو اینکه آن فردی که وزیر می شود، آموزش و پرورشی نباشد. حداقل دولت کسی را باید وزیر بگذارد که مدیر اجرایی موفقی باشد. حتی تحصیلات ایشان هم ربطی به این انتخاب ندارد. ایشان جامعه شناسی خوانده اند در سطح فوق لیسانس و اگر حتی مدیریت اجرایی خوانده بودند دوباره می شد یک جور این انتخاب را هضم کرد.
فرجی گفت: کارهایی که ایشان تجربه کرده اند در این حد است که چندین سال است دبیر هیئت دولت هستند و حالا قرار است از این سمت بیایند به آموزش و پرورش که کسری بودجه دارد، چالش نیروی انسانی دارد، حتی ابتدایی ترین موضوعات این حوزه مثل هدایت تحصیلی برای یک میلیون دانش آموز چالش برانگیز است. هیچ حوزه ای نیست در آموزش و پرورش که جای بحث و بررسی نداشته باشد و من با ۲۷ سال سابقه در حوزه مشاوره و ارتباط نزدیک با مسائل آموزش و پرورش هم نمی توانم بگویم کامل این حوزه را می شناسم. ایشان چگونه می خواهند همه این موارد را بشناسند و حل کنند؟
آیا وزیر معرفی شده می تواند انباشت وعده های وزیر سابق و سرپرست را عملی کند؟
وی اضافه کرد: از هر بعدی به قضیه نگاه کنیم احساس می شود یک تعارفات سیاسی در میان است که ایشان پست وزارت را بگیرند تا این صندلی خالی نماند اما آیا ایشان توان این را دارند که قول هایی که آقای بطحایی در همین دولت دادند را برآورده کند؟ یا حتی قول هایی که آقای حسینی در این دو ماه دادند که اگر ایشان دو ماه دیگر سر کار بودند رکورد وعده های آقای بطحایی را می شکستند! ما می گوییم اگر ایشان آموزش و پرورشی نیست لااقل مدیر باشند. نمی توانیم کسی را پیدا کنیم که به تمام زوایای آموزش و پرورش اشراف داشته باشد هم در حوزه مالی و هم در حوزه تعلیم و تربیت دارای ایده باشد. این ایده که مدیر آموزش و پرورش حتما باید آموزش و پرورشی باشد اشتباه است چون بزرگترین چالش ها در آموزش و پرورش اجرایی و مالی است اما این انتخاب هیچ وجه را پوشش نمی دهد.
در جمعیت بیش از یک میلیونی آموزش و پرورش یک مدیر توانمند نبود؟
این معلم با سابقه بیان کرد: یک نکته ای هم که این روزها مورد اعتراض جامعه آموزش و پرورش است این است که آیا در جمعیت بیش از یک میلیونی آموزش و پرورش که بعضا از همین جامعه مدیرانی به بخش های دیگر و مجلس تزریق شده است، حتی یک نیرو نبوده که به عنوان وزیر معرفی شود؟ آیا اینقدر این حوزه بی بضاعت شده است؟ اگر اینطور فکر می کنیم تردید بزرگ تری را به وجود می آورد. اینکه آیا این چاه آنقدر خشک شده است که برای خودش یک قطره نمانده است! چه بر سرآموزش و پرورش آوردیم که اینقدر بی بار شده است؟ این سوالی است که امروز بسیاری از همکاران من دارند. آیا آدم های توانمند این حوزه تمایلی به پذیرش وزارت نشان نمی دهند یا اینکه دولت آنها را قبول نمی کند؟
این چه درایتی است که یک سرپرستی می گذارند که دو ماه وعده می دهد و بعد ناگهان قرار است همه وعده ها پوچ شود. این دلسردی ایجاد می کندفرجی گفت: از سوی دیگر این چه درایتی است که یک سرپرستی می گذارند که دو ماه وعده می دهد و بعد ناگهان قرار است همه وعده ها پوچ شود. این دلسردی ایجاد می کند.
وی در ادامه با طرح این موضوع که احتمال دیگر این است که یک نفر اسماً وزیر باشد اما در پشت پرده وزیر پنهانی باشد، گفت: متاسفانه در آموزش و پرورش همیشه اینگونه بوده است که یک وزیر داشتیم و یک گرداننده اصلی. معدود وزرایی بوده اند که خودشان در راس کار بوده اند. مثلا شما می دانید که در استان ها نقش نمایندگان مجلس و استانداران بسیار پر رنگ است و من خودم شنیدم که استانداری به کسی پیشنهاد مدیرکلی وزارت آموزش و پرورش را داده بود چون تصور نمی کرد این مدیر را باید وزیر آموزش و پرورش تعیین کند! هر وزیری بیاید از این دست چالش ها کم نخواهد داشت ولی مهم این است که چقدر مقاومت می کند.
۴۰ سال، ۱۵ وزیر
وی در ادامه در پاسخ به این پرسش که در صورت وزارت آقای حاجی میرزایی همراهی بدنه آموزش و پرورش با ایشان چقدر خواهد بود گفت: همین الان هم فرهنگیان ناخشنود هستند. ما در ۴۰ سال گذشته ۱۵ وزیر در آموزش و پرورش عوض کرده ایم. این نشان می دهد بی ثباتی مدیریتی در این حوزه بسیار زیاد است و همین بی ثباتی است که به این نهاد آسیب زده است. اینکه وزیری بیاید و انتظارات ۴۰ ساله آموزش و پرورش را در دو سال جبران کند، بعید است یا اینکه کسری بودجه ای که برابر با بودجه آموزش و پرورش است را جبران کند، بعید است چون بخشی از این مشکلات به ساختار مدیریتی آن و بخشی به بی توجهی نهادهای تصمیم گیر بر می گردد. اغلب وزرایی هم که منصوب شده اند مطلوب آموزش و پرورشی ها نبوده اند. اینکه بدنه یک ساختار با سر آن ساختار هماهنگ نباشد، تنش ایجاد می شود.
فرجی بیان کرد: اگر حاجی میرزایی نتواند وعده های حسینی را برآورده کند موج سنگینی ایجاد می شود. ما از زمان آقای بطحایی انباشت مطالبات و وعده ها را داریم. اگر مجلس نگاه آسیب شناسانه به این قضایا داشته باشد، باید نگاه سیاسی را کنار بگذارد و مثل یک نهاد تخصصی به آموزش و پرورش نگاه کند. چگونه است که برای وزارت بهداشت، فرد غیر مرتبط نمی آورند و نگاه سیاسی نیست اینجا کم از آن حوزه ندارد.
این کارشناس مسائل آموزش و پرورش در انتها گفت: در آموزش و پرورش متاسفانه همه خود را کارشناس می دانند. در چنین وزارتخانه هایی است که این همه استیضاح و عزل می بینید.
نظر شما